کد خبر : 57118
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۹ تیر ۱۴۰۳ - ۱۸:۲۵

برای فردای کهگیلویه و بویراحمد نامه‌ای به رئیس جمهور| آقای پزشکیان دانشگاه یاسوج را دریابید

برای فردای کهگیلویه و بویراحمد نامه‌ای به رئیس جمهور| آقای پزشکیان دانشگاه یاسوج را دریابید
برای فردای کهگیلویه و بویراحمد نامه‌ای به رئیس جمهور| آقای پزشکیان دانشگاه یاسوج را دریابید

دهدشت نیوز

تولید علم نیازمند وجود بستری آرام است. در فضایی با چالش‌های بالا، نمی‌توان انتظار تولید علم داشت. ازاین‌رو به رئیس جمهور پیشنهاد می‌شود فردی را به‌عنوان رئیس دانشگاه یاسوج انتخاب که بتواند آرامش را به این نهاد بازگرداند.
به گزارش دهدشت نیوز کهگیلویه و بویراحمد از نظر شاخص‌های مختلف توسعه، در وضعیت نامطلوبی قرار دارد. شاخص‌های بیماری و سلامت، توسعه فرهنگی، نظام اداری، وضعیت اقتصادی، نرخ بیکاری، مشارکت اقتصادی و … همگی با هم کهگیلویه و بویراحمد را به قعر جدول رده‌بندی کشوری کشانده است. بخشی از این توسعه‌نیافتگی، ریشه تاریخی دارد، اما بخش عظیمی از آن ناشی از سوءمدیریت و ناکارآمدی نظام اداری استان است. استخدام‌های فله‌ای، بدنه اداری استان را از نیروهای شایسته خالی کرده و به ناکارآمدی کارشناسی در سطح استان دامن زده است. از طرف دیگر، دخالت‌های سیاسیون در رأس ادارات به‌ویژه در عزل و نصب رؤسا و مدیران، این وضعیت را تشدید کرده است.
پیامد این وضعیت، توسعه‌نیافتگی استان کهگیلویه و بویراحمد است. با توجه به تغییر رئیس جمهور، ما در پایگاه خبری کبنا نیوز تصمیم گرفته‌ایم نارسایی‌ها و ناکارآمدی‌ها در استان را به‌صورت سلسله‌گزارش‌هایی به گوش دولت برسانیم. در نخستین بخش این مجموعه به بررسی وضعیت دانشگاه یاسوج پرداخته‌ایم.
دانشگاه یاسوج به‌عنوان دانشگاه جامع و مادر استان کهگیلویه و بویراحمد در دولت سیزدهم، در شاخص‌های پژوهشی، آموزشی، عمرانی، و حتی تجاری‌سازی برگشت به عقب داشت. این در حالی است که رئیس دانشگاه در طول دو سال و نیم حضورش در اتاق ریاست، بارها آمارهای عجیب و غریب ارائه داده است. بهادر کرمی زمانی «رئیس زنبیلی» بود که هنوز «زنبیلی‌بودن» مد نشده بود. کرمی در دولت روحانی با ارائه چهره‌ای اعتدالی_اصلاح‌طلب از خود، سعی داشت ریاست دانشگاه را از آن خود کند. در طول هشت سال تلاش، نتوانست موفق به کسب این جایگاه شود. اما بخت با او یار شد و توانست ریاست دانشگاه را بگیرد. البته این‌بار تغییر چهره داده و آن‌چنان دم از ایده‌های اصولگرایانه می‌زد گویی از اعضای جبهه پایداری است. کافیست نگاهی به صحبت‌هایش در نشست با خبرنگاران انداخت تا تغییر موضع او را به وضوح دید. واضح است تفاوت افراد در گرایش سیاسی اصلا پدیده عجیبی نیست. اما وقتی گرایش سیاسی عاملی برای کسب قدرت و تبعیض نهادی شود، امری غیرقابل پذیرش است.
کرمی با تغییر چهره و چرخش به راست، قدرت در دانشگاه را کسب کرد و آنقدر به راست پیچید که کل دانشگاه را نیز با خود پیچاند. شروع ریاست کرمی در دانشگاه یاسوج همزمان با شیوع ویروس کرونا بود و در سایه این ویروس، ماه‌ها ناکارآمدی خود را پوشاند. واضح است چنین پرده‌ای همیشه پایدار نیست و آنگاه که پرده برافتد نواقص عیان می‌شود.
کرمی می‌توانست رئیس کارآمدی باشد، اما غلظت نگاه سیاسی‌اش، مانع از آن می‌شد که دانشگاه را برای دانشگاه بخواهد. همین رویکرد بود که باعث قدرت گرفتن دو تن به‌ نام‌های «الف. الف» و «ع. ز» شد. به‌گونه‌ای که برخی رئیس اصلی دانشگاه یاسوج را نه کرمی، بلکه آن دو می‌دانند. به گمان این افراد، کرمی در طول این سال‌ها بیش از آن‌که ریاست دانشگاه را مستقیما بر عهده داشته باشد، به‌واسطه دخالت‌های متعدد آن دو، تبدیل به رئیس در سایه شده است. همین در سایه بودن وجه مشترکش با سعید جلیلی نامزد انتخابات ریاست جمهوری بود که در رقابت با مسعود پزشکیان شکست خورد.
جلیلی و کرمی هر دو در سایه‌اند، با این تفاوت که عدم قدرت جلیلی او را به سایه رانده بود، ولی کرمی بعد از قدرت گرفتن سایه‌نشین شد. به هر حال همین وجوه مشترک باعث شد در طول رقابت‌های انتخاباتی، بی‌طرفی سیاسی را رها کرده و جانب جلیلی را بگیرد. حضور کرمی در ستاد انتخاباتی جلیلی، تیتر یک رسانه‌های استان شد. این رفتار جهت‌گیرانه باعث شد برخی به نقش علمی و آموزشی دانشگاه یاسوج شک کنند. اما کرمی تنها به حضور در ستاد انتخاباتی اکتفا نکرد و دانشگاه را تبدیل به مکانی برای تبلیغات سیاسی نمود. حمایت او از جلیلی در حالی صورت گرفت که تصور می‌کرد برنده انتخابات قطعا جلیلی است. چرا که اگر گمان می‌برد پزشکیان برنده می‌شود حتما از او حمایت می‌کرد. مشابه این رفتار را در گذشته از او دیده‌ایم. اما به‌هرحال او تمام تخم مرغ‌هایش را در سبد جلیلی گذاشت و در نهایت جلیلی به پزشکیان باخت. حالا دور از انتظار نیست این بار چرخش به چپ کند و در مدح پزشکیان و اصلاح‌طلبان بسراید.
اما تنها چند روز پیش از برگزاری دور دوم انتخابات، فضا را آنقدر برای طرفداران پزشکیان تنگ کرده بود که موجب اعتراض برخی اساتید شد. صف کیلومتری ماشین درب دانشگاه برای حضور در همایش انتخاباتی با حضور غلامرضا تاجگردون نادیده گرفته شد و برای این حجم از جمعیت یک سالن کوچک اختصاص داده شد. در نهایت نبود کولر و گرمای هوا در ترکیب با درگیری‌های مخالفان پزشکیان در دانشگاه، موجب تنش‌هایی بین دانشجویان در سالن همایش شد. این در حالی است که کرمی می‌توانست سالن مرحوم عسکریان را به این همایش اختصاص دهد.
اما گویا جهت‌گیری سیاسی‌اش به او این اجازه را نمی‌داد. نارضایتی برخی از اساتید از ممانعت‌شان برای ورود به همایش، یکی دیگر از حواشی آن روز بود. بالاخره همایش تمام شد، انتخابات هم به پایان رسید. ولی این شیوه مدیریتی کرمی از یاد نمی‌رود.
پیامد دخالت جهت‌گیری سیاسی در شیوه مدیریتی موجب شده برخی از دانشجویان، انتخابات را تحریم کنند. در واقع، کرمی بیش از آن‌که موجب ترغیب به رأی دادن دانشجویان شود، با رفتارهای یکسویه‌اش شاید باعث عدم مشارکت سیاسی نیز شده باشد.
البته چنین رفتارهایی در گذشته نیز از سوی کرمی دیده شده است. در ناآرامی‌های پاییز ۱۴۰۱ دانشگاه یاسوج نیز ناآرام شد. شیوه مدیریت کرمی در آن روز نیز مورد انتقاد قرار گرفت. مرزکشی و خودی و غیرخودی کردن دانشجویان و اساتید از سوی کرمی باعث شده بخشی از آن‌ها تعلق خود به دانشگاه را از دست دهند.
با همه این‌ها، در طول دو سال و نیم گذشته، فعالیت عمرانی چندانی در دانشگاه یاسوج صورت نگرفته است. سردر دانشگاه هر چند در دوران کرمی به اتمام رسیده، اما شروعش مربوط به رئیس پیشین است.
در حوزه دانشجویی، پذیرش دانشجوی عراقی با عنوان دانشگاه بین‌المللی، سطح دانشگاه یاسوج را تا حد فرودگاه بین‌المللی یاسوج تنزل داده است. فرودگاهی که تنها نام بین‌المللی را یدک می‌کشد و حتی پروازهای داخلی آن نیز سامانی ندارد. دانشگاه یاسوج نیز با چند دانشجوی عراقی در صدد آن است عنوان دانشگاه بین‌المللی را برای خود دست و پا کند. ضعف این دانشجویان در یادگیری زبان، باعث شده حضور آن‌ها تزئینی شود و عملا اتفاق خاصی نیفتد.
از سوی دیگر فرایند جذب هیأت علمی در دانشگاه دوران کرمی با حرف و حدیث‌هایی همراه است. چندی پیش ماجرای جذب همسر یکی از رؤسای پیشین دانشگاه مورد انتقاد قرار گرفته بود. حالا نیز شنیده می‌شود یکی از معاونین استانداری قصد جذب هیأت علمی در دانشگاه یاسوج را دارد که مورد انتقاد رسانه‌های استان نیز قرار گرفته است.
علیرغم این انتقادات، دانشگاه یاسوج در دوران ریاست بهادر کرمی، از نظر ایجاد رشته‌های جدید، افزایش دانشجویان، گرنت اساتید و سطح علمی دانشگاه، نسبت به دوره قبل نسبتا پیشرفت داشته است. اما با این وجود، سر جمع ریاست کرمی در دانشگاه یاسوج موجب سیاسی شدن دانشگاه شده که نتیجه آن کاهش ارزش علم و در نهایت بی‌اثر شدن دانشگاه در فرایند توسعه استان است.
با توجه به آن‌که پیشرفت علمی نیازمند میزانی از آرامش است، پیشنهاد می‌شود در دولت جدید، فردی به‌عنوان ریاست دانشگاه یاسوج برگزیده شود که دانشگاه را از این جهت‌گیری‌های سیاسی تنگ‌نظرانه رها کند. شاید حضور یک استاد غیربومی که سابقه‌اش نشان داده جهت‌گیری سیاسی‌اش را در مدیریتش دخالت نداده، گزینه مفیدی برای ریاست دانشگاه یاسوج باشد، نه فردی که با استفاده از سیاست چماق و هویج، بخواهد اساتید را تطمیع کند.کبنا

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : ۰
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.

آخرین اخبار

تازه ترین خبر

http://dehdashtnews.ir/?p=26405